- طشت گر
- نوازنده طشت
معنی طشت گر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بد زبان، بدگو
حمایت کننده
مستظهر معتمد متکی. یا پشت گرم بودن، مستظهر بودن متکی بودن
قفا پشت گردن پس سر، در عقب مقابل پیش رو روبرو، نهانی در خفا در غیاب مقابل روبرو آشکار. یا پشت سر کسی دیدن، زوال کسی را دیدن، یا در پشت سر کسی. در غیاب او
کسی که مروارید و مرجان و مانند آن را سوراخ کند
تیر انداز کماندار
عقب سر، پس سر، پشت گردن، در پی
یاری دهنده، حمایت کننده، پشتیبان
تشتی که از زر ساخته شده
کنایه از خورشید
تشت زرّین
کنایه از خورشید
تشت زرّین
خادمی که جهت شستن دستها آب می ریزد، نگهبان و متصدی شت خانه
کشتی ساز
بدگو، بدزبان
زارع، کشتکار: (کشتگر بدر آمد تا کشته را خود بیفشاند)، (انجیل فارسی)
کشت کار، زارع